تابهحال اصطلاحهای گوریلا مارکتینگ، بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی را شنیدهاید؟ اگر جوابتان منفی است نگران نباشید؛ بسیاری از تازهواردهای دنیای بازاریابیهای دیجیتالی هم با این مفهوم آشنایی ندارند. اولین برخورد بیشتر این افراد با اصطلاح «بازاریابی چریکی» معمولاً با تعجب و کنجکاوی همراه است. بیشتر افراد وقتی برای اولینبار این عبارت را میشوند چشمهایشان را گرد میکنند و میپرسند: «چی؟»
این عکسالعمل شاید برای متخصصان دیجیتال مارکتینگ عجیب به نظر برسد، اما در واقع این یک سؤال مهم را مطرح میکند: بازاریابی چریکی چه ارتباطی با جنگهای پارتیزانی دارد؟ امروز قرار است به این سؤال پاسخ دهیم و ببینیم گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی چریکی چیست و چطور میتواند فروش و سود برندها را بیشتر کند.
بازاریابی چریکی چیست
گوریلا مارکتینگ چیست؟
گوریلا مارکتینگ یا همان بازاریابی چریکی یا پارتیزانی یکی از انواع استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ است که اساس آن را ارتباط بین برند و مخاطب میسازد. شاید فکر کنید همه استراتژیهای بازاریابی بر اساس ارتباط بین این دو بنا شدهاند، اما اینبار پای نوع دیگری از ارتباط در میان است؛ شما با اقدامات نامتعارف و غافلگیرکننده تأثیرات باورنکردنی را به جا میگذارید.
اصطلاح گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی چریکی اولینبار در اوایل سال ۱۹۸۰ توسط جی کنراد لونیسون ایجاد و به دنیا معرفی شد؛ کسی که چندین کتاب درباره تاکتیکهای چریکی در زمینههای مختلف نوشته است. نام این روش از جنگهای چریکی گرفته شد؛ نبردهایی که اساس تاکتیکی آنها عنصر غافلگیری است. حالا اگر همین تاکتیک را به دنیای بازاریابی ببریم چه میشود؟ بگذارید کمی عمیقتر به موضوع بپردازیم.
اول از همه باید بدانیم که گوریلا مارکتینگ جایگزینی برای روشهای سنتی تبلیغات محسوب میشود؛ یعنی در این روش قرار است فراتر از بیلبورد و کپینویسی و تبلیغات تلویزیونی برویم. بازاریابی چریکی روی برهم زدن فضاهای عمومی و رویدادها با استفاده از تصاویر یا فعالیتهای عجیب و بهیادماندنی تمرکز میکند. نکته کلیدی گوریلا مارکتینگ تعامل انسانی در مناطق شهری و با بودجه کم است. در مرحله بعد باید امیدوار بود که این غافلگیری تاثیرگذار شود و در رسانههای اجتماعی سروصدا به پا کند تا بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. یک کمپین خوب میتواند در عرض چند دقیقه وایرال شود. چطور؟ کاربران این محتوا را در پلتفرمهای مختلفی مثل اینستاگرام، فیسبوک و توییتر به اشتراک میگذارند و بازنشر میکنند.
موافقید قبل از هر چیز نمونههایی از گوریلا مارکتینگ را ببینیم تا متوجه شویم که این شیوه عجیب تبلیغاتی چطور عمل میکند؟
معروفترین نمونههای ایرانی و خارجی گوریلا مارکتینگ
بزرگترین و مطرحترین نامهای تجاری در جهان از این نوع بازاریابی برای جلب نظر مخاطب و ایجاد موج غافلگیری و هیجان استفاده میکنند. مبل معروف آبی NIVEA را یادتان هست؟ در این بخش میخواهیم بعضی دیگر از موفقترین نمونههای بازاریابی چریکی را ببینیم.
1. توپ فوتبال نایکی
کمپانی ورزشی نایکیNike یکی از بهترین نمونههای بازاریابی چریکی را اجرا کرده است. این کمپین که روی توپهای فوتبال نایکی تمرکز داشت، میخواست قدرت این توپها را به فوتبالیستها و باشگاههای بزرگ دنیا نشان دهد. ایده چه بود؟ یک توپ بزرگ فوتبال عظیم به قسمتی از ساختمان برخورد و آن را تخریب کرد.
عکسی از گوریلا مارکتینگ کمپانی نایکی
2. کمپانی لگوLEGO غولآسا
پای تبلیغات که وسط بیاید، لگو یکی از خلاقترین و بهترینها است؛ غول اسباببازی دنیا که تقریباً در همه کشورها شعبه دارد. یکی از جالبترین ایدههای بازاریابی این کمپانی نوعی گوریلا مارکتینگ است. در این کمپین قطعه عظیمی از لگو دیده میشود که جرثقیلی آن را بلند کرده است.
تصویری از گوریلا مارکتینگ کمپانی لگو
3. خط عابر پیاده مک دونالد McDonald's
چه کسی گفته که تبلیغات به درد برندهای کمترشناختهشده ميخورد و کمپانیهای بزرگ به آن نیازی ندارند؟ مک دونالد، یکی از بزرگترین و شناختهشدهترین رستورانهای زنجیرهای جهان، ثابت کرده است که نباید هیچوقت از تبلیغات هوشمندانه غافل شد. مک دونالد از هر جزئی از هویت بصریاش برای جلب توجه مخاطب استفاده میکند. یکی از خلاقانهترین و هوشمندانهترین کمپینهای تبلیغاتی این برند تغییر خطوط عابر پیاده به شکل سیبزمینیهای سرخکرده معروف است.
خط عابر پیاده مک دونالد McDonald's نمونهای از بازاریابی چریکی
4. نیمکت کیت کت KitKat
خوشذوق و خوشمزه؛ مثل کیتکت! کمپانی Nestle در یکی از کمپینهایش تعدادی نیمکت را به شکل شکلاتهای معروفش طراحی کرد و در سطح شهر قرار داد. طراحی این نیمکتها به گونهای بود که نه تنها توجه عابران را به خود جلب میکرد، بلکه آنها را ترغیب میکرد تا برای لحظهای بنشینند، استراحت کنند و البته عکسهای یادگاری بگیرند. این استراتژی هوشمندانه نهتنها به معرفی بیشتر برند کیت کت کمک کرد، بلکه با ایجاد یک تجربه تعاملی و خاطرهانگیز ارتباط عمیقتری با مشتریان ساخت.
نیمکت کیت کت نمونهای از گوریلا مارکتینگ
موافقید برویم سراغ نمونههای ایرانی؟
5. زخم کاری بر پیکر شهر
سازندگان فصل دوم سریال زخم کاری یکی از نمونههای جالب بازاریابی چریکی را در ایران اجرا کردند. انتقادهای بسیاری به این کمپین وارد شد که برخی از آنها کاملا درست بودند. مثلاً گفته میشد که وجود این المانهای تبلیغاتی خشن در مناطقی که همه گروههای سنی از آن عبور میکنند اشتباه است. بااینحال، اصل موضوع برقرار است و زخم کاری نمونه قابل توجهی از گوریلا مارکتینگ را در ایران اجرا کرد.
تصویری از گوریلا مارکتینگ فیلیمو برای سریال زخم کاری
6. خودرو اکتیو شد
اکتیو یکی از برندهای ایرانی است که کمپین چریکی جالبی را اجرا کرد؛ یک تبلیغ مسئولانه و خلاق که در راستای بهبود چهره شهری و افزایش آگاهی اجتماعی قدم برمیداشت. هدف از این کمپین نشان دادن کاربرد محصولات شستوشوی اکتیو نهتنها در خانه بلکه در بهبود زیبایی و تمیزی فضاهای شهری بود. در بسیاری از کشورها خودروهای کثیف توسط پلیس جریمه میشوند. در کشور ما چنین قانونی وجود ندارد و به همین دلیل متأسفانه شاهد رفتوآمد خودروهای کثیف در شهر هستیم.
در این کمپین، تیمهای متشکل از چند نفر با لباسهای ویژه برند اکتیو در پارکینگهای مراکز خرید حاضر شدند و با استفاده از اسپری شیشهشوی اکتیو به تمیز کردن شیشههای خودروها پرداختند. در نهایت، به عنوان حسن ختام یک شاخه گل رز به همراه برچسبی با شعار «اکتیو شد» به صاحبان خودروها میدادند. این کمپین نهتنها توانست نگاه مثبتی به برند اکتیو ایجاد کند، بلکه با ارائه پک شستوشوی اکتیو به برخی از مشتریان تجربهای ماندگار و مثبت را برای آنها رقم زد.
انواع گوریلا مارکتینگ
بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ به چهار دسته اصلی تقسیم میشود. هریک از این دستهها ویژگیها و روشهای خاص خود را دارند که آنها را منحصربهفرد میکند:
- بازاریابی محیطی
- بازاریابی کمین
- بازاریابی احساسی
- بازاریابی وایرال (ویروسی)
اجازه بدهید هرکدام را به صورت دقیق و با ذکر مثال بررسی کنیم.
انواع گوریلا مارکتینگ
1. بازاریابی محیطی
بازاریابی محیطی بر استفاده خلاقانه و ابتکاری از فضاهای عمومی برای ارائه و ترویج محصولات و خدمات تمرکز دارد. این شیوه بازاریابی، تبلیغات را از محدودههای معمول و انتظارات استاندارد خارج و آنها را به بخشی از محیط پیرامون ما تبدیل میکند.
محیطهایی مانند فرودگاهها، اتوبوسها، ایستگاههای قطار، رستورانها و مکانهای دیگر که مردم به طور روزمره از آنها استفاده میکنند، مکانهای ایدهآلی برای اجرای این نوع از بازاریابی هستند. در بازاریابی محیطی، مخاطبان به طور ناگهانی و بدون انتظار با تبلیغات مواجه میشوند. این موضوع میتواند تأثیری عمیق و ماندگار بر آنها داشته باشد.
یکی از ویژگیهای اصلی بازاریابی محیطی، خلق تجربههای غافلگیرکننده و متفاوت است که باعث میشود مشتریان به شیوهای جدید و متفاوت با برند یا محصول در تعامل باشند. این نوع تبلیغات میتواند شامل نصب المانهای خلاقانه در فضاهای عمومی، تغییر دادن چهره یک مکان با استفاده از تصاویر یا نورپردازیهای ویژه یا حتی اجرای فعالیتهای تعاملی باشد که مخاطب را به مشارکت ترغیب میکند.
بازاریابی محیطی نهتنها در معرفی محصولات و خدمات مؤثر است، بلکه به شکلی قدرتمند برند را در ذهن مخاطبان حک میکند و تجربهای فراموشنشدنی را برای آنها میسازد. این شیوه از بازاریابی با ایجاد ارتباط عمیق و معنادار بین مخاطب و برند میتواند تأثیری پایدار و ماندگار داشته باشد.
بیایید یک نمونه بازاریابی محیطی فوقالعاده را با هم بررسی کنیم.
این کمپین خلاقانه از Beiersdorf که محصولات مراقبت از پوست NIVEA را تبلیغ میکند، نمونهای عالی و هوشمندانه از بازاریابی محیطی است. استفاده از مبلهای دوبخشی با روکش آبی و نشان NIVEA در فروشگاههای مبلمان، راهی منحصربهفرد و جذاب برای نشان دادن تأثیر محصولات مراقبت از پوست این برند است.
این مبلها به گونهای طراحی شدهاند که نمایشگر دو نوع پوست متفاوت هستند: یکی صاف و شفاف و دیگری دانهدانه یا سلولیتدار. این تفاوت بصری به شکلی خلاقانه و ملموس، مزیت استفاده از محصولات NIVEA را به نمایش میگذارد. با نشان دادن قبل و بعد محصول به صورت ملموس، مخاطبان میتوانند به طور عینی تأثیر محصولات را درک کنند.
روی قسمت صاف و شفاف روکش مبل، جمله Good-bye Cellulite یا «خداحافظ سلولیت» حک شده است که پیام اصلی محصولات NIVEA را در بهبود ظاهر پوست را به تصویر میکشد. بازاریابی محیطی به این شکل نهتنها اطلاعات مفیدی درباره محصول ارائه میدهد، بلکه به شیوهای خلاقانه و تأثیرگذار، برند و محصول را در ذهن مخاطب متمایز و ماندگار میکند.
تصویری از بازاریابی محیطی شرکت نیوآ
2. بازاریابی کمین
بازاریابی کمین یکی از رویکردهای خلاقانه و گاهی چالشبرانگیز در گوریلا مارکتینگ است. این نوع بازاریابی بر استفاده از فرصتهایی تمرکز دارد که در آنها جمعیت بزرگی از مخاطبان در یک رویداد مانند کنسرت، مسابقه ورزشی یا هرگونه گردهمایی دیگر حضور دارند. در بازاریابی کمین، تولیدکنندگان و برندها در انتظار فرصتی مناسب هستند تا کالا یا خدمات خود را به شکلی غیرمنتظره و خلاقانه در معرض دید مخاطبان قرار دهند. این شیوه از بازاریابی معمولاً سریع، موقتی و مبتنی بر فرصتهای زودگذر است.
یک مثال جالب از بازاریابی کمین، کمپین شرکت Stella در زمان برگزاری مسابقات تنیس آمریکاUS Open در سال 2011 است. در این رویداد، شرکت Heineken به عنوان حامی رسمی و اصلی برای این مسابقات انتخاب شده بود؛ غافل از اینکه استلا فکر دیگری در سر داشت. در این کمپین خلاقانه چند ایستگاه نزدیک به مرکز تنیس Bille Jean King انتخاب شدند تا ۱۵ تبلیغ مختلف از استلا در آن به نمایش درآیند. این تبلیغات طوری طراحی شده بودند که گویی Stella حامی این رویداد تنیس بود.
این اقدام خلاقانه نمونهای عالی از بازاریابی کمین به شمار میرود که در آن شرکت توانست با استفاده از فرصت موجود در یک رویداد بزرگ و پرطرفدار و بدون داشتن نقش رسمی به عنوان حامی، توجه بسیاری را به خود جلب کند. این کمپین نهتنها نام Stella را در ذهن مخاطبان حک کرد، بلکه توانست بدون پرداخت هزینههای گزاف برای حمایت رسمی باعث افزایش فروش شود.
3. بازاریابی احساسی
بازاریابی احساسی یکی از رویکردهای قدرتمند در گوریلا مارکتینگ است که بر ایجاد و تقویت ارتباط عاطفی بین مخاطب و برند تمرکز دارد. این شیوه از بازاریابی با استفاده از کمپینهای غیرمعمول و رویدادهای غیرمنتظره به دنبال جلب توجه و ایجاد تجربههای ماندگار برای مخاطبان است.
در این نوع کمپینها عنصر غافلگیری و تجربههای دیداری و احساسی بهطوری طراحی میشوند که مخاطبان را به تعامل با برند ترغیب و تأثیری ماندگار در ذهن آنها ایجاد کنند. این تجربهها میتوانند به افزایش آگاهی و علاقه نسبت به برند کمک کنند و در نهایت به افزایش فروش و وفاداری مشتریان منجر شوند.
کمپین بازاریابی احساسی برای فیلم «گناه فرشته» که از پلتفرم فیلیمو پخش میشود نمونه خوبی درباره استفاده مؤثر از تکنیکهای احساسی در بازاریابی است. این کمپین با استفاده از تگلاین «برای فرشته دعا کنید» کنجکاوی، هیجان و احساسات را در مخاطبان برانگیخت.
این کمپین با نمایش بیلبوردهایی در سطح شهر تهران توجه شهروندان را به خود جلب کرد و باعث شد تا در مورد محتوای پیام و فیلم مرتبط کنجکاوی ایجاد شود. چرا باید برای فرشته دعا کنیم؟ فرشته کیست؟ چه اتفاقی برای فرشته افتاده است؟
هویت بصری این کمپین هم با استفاده از رنگ قرمز برای کلمه «فرشته» و طراحی ساده ولی کنجکاویبرانگیز به افزایش آگاهی مخاطبان درباره فیلم «گناه فرشته» کمک کرد. این روش بازاریابی با ایجاد حس ترس و نگرانی نسبت به شخصیت «فرشته» در مخاطبان، آنها را برای کسب اطلاعات بیشتر و تماشای فیلم ترغیب میکند.
عکسی از بازاریابی احساسی فیلیمو برای سریال گناه فرشته
4. بازاریابی وایرال یا ویروسی
این روش بازاریابی به دنبال این است که مخاطبان بهطور طبیعی و خودجوش محتوا را با دوستان، خانواده و دنبالکنندگانشان به اشتراک بگذارند. این امر منجر به ایجاد موجی از هیجان و توجه در فضای آنلاین میشود که میتواند تأثیر قابل توجهی بر شناخت و محبوبیت یک برند یا محصول داشته باشد.
یکی از بهترین نمونههای این نوع گوریلا مارکتینگ چالش سطل آب یخ است. این کمپین به منظور ایجاد آگاهی نسبت به بیماری ALS و جمعآوری کمکهای مالی برای تحقیقات مرتبط با آن ایجاد شد. در این چالش، افراد معروف و مردم عادی در حالی که سطل آب یخ را بر سر خود خالی میکردند از خود فیلم میگرفتند و در پایان دیگران را هم به شرکت در این فعالیت دعوت میکردند. این کمپین بهسرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد و توانست توجه گستردهای را به موضوع ALS جلب کند.
دلایل استفاده از بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی به دلیل هزینههای نسبتاً پایین و تأثیرگذاری بالا، یکی از استراتژیهای مورد علاقه بازاریابان است. مایکل برنر در مقالهای درباره «محتوای چریکی» توضیح میدهد که این نوع بازاریابی بیشتر بر سرمایهگذاری فکری و خلاقیتی تأکید دارد تا سرمایهگذاری مالی. برنر معتقد است که مهمترین منابع مورد نیاز در این شیوه بازاریابی، زمان، انرژی و خلاقیت هستند.
فراموش نکنید که گوریلا مارکتینگ به استفاده خلاقانه از محتواهای موجود و بازگرداندن آنها به چرخه استراتژی بازاریابی متکی است. در نتیجه بد نیست برای ایده گرفتن یک بار دیگر محتواهای موجود خود را بررسی کنید و ببینید کدام بخشها قابلیت این را دارند تا دوباره به چرخه مارکتینگ شما برگردند.
اما این همه ماجرا نیست. مزایای گوریلا مارکتینگ به هزینه کم آن ختم نمیشود. این شیوه به دلایل دیگری هم مورد توجه متخصصان قرار گرفته است:
- تأثیر بیشتر: به دلیل خلاقیت و نوآوری مورد نیاز در آن، گوریلا مارکتینگ میتواند توجه بیشتری را به خود جلب کند.
- افزایش دیده شدن: بازاریابی چریکی میتواند در معرض دید گروه بزرگتری از مخاطبان قرار بگیرد.
- ارتباط عاطفی با مخاطب: این نوع بازاریابی معمولاً احساسات مخاطبان را درگیر میکند.
- پتانسیل ویروسی (وایرال) شدن: محتوای چریکی میتواند بهسرعت در شبکههای اجتماعی پخش شود.
- تمایز برند: بازاریابی چریکی به برندها کمک میکند تا از رقبا متمایز شوند.
دلایل استفاده از گوریلا مارکتینگ
معایب گوریلا مارکتینگ
با وجود مزیتهای زیادی که از آنها نام بردیم، Guerrilla Marketing ریسکها و معایبی نیز دارد. پیشبینی نتایج این نوع بازاریابی اصلاً کار سادهای نیست و ممکن است برداشتهای نادرست یا حتی مشکلات قانونی ایجاد کند. همچنین این شیوه معمولاً بخشی از مخاطبان را هدف قرار میدهد و شاید برای برخی جنبههای اخلاقی نامطلوبی داشته باشد. (ماجرای تبلیغات میدانی زخم کاری و انتقادهای گسترده از آن را به یاد بیاورید.) بنابراین قبل از بهکارگیری باید همه جوانب را بررسی و با یک وکیل یا حقوقدان درباره مسائل قانونی و ملاحظات آن مشورت کنید.
گوریلا مارکتینگ برای چه کسب و کارهایی مناسب است؟
بازاریابی چریکی برای کسبوکارهای کوچکی که به دنبال دستیابی سریع به مخاطبان گسترده هستند بسیار مناسب است. در شرایط رقابتی امروز که بسیاری از برندهای کمتر شناخته شده با چالشهای برندینگ و فروش مواجه هستند، بازاریابی چریکی به عنوان روشی ساده و کمهزینه میتواند فرصت رقابتی مناسبی را فراهم کند.
البته شرکتهای بزرگ هم از این روش در کمپینهای تبلیغاتیشان استفاده میکنند و از آن نتیجههای باورنکردنی میگیرند. با این حال باید در نظر داشته باشید که ریسک این کار برای برندهای بزرگ بیشتر است؛ چراکه گاهی یک اشتباه میتواند آبروی برند را ببرد.
چک لیست بازاریابی چریکی
حالا که اصول و مبانی کار را یاد گرفتید، وقت آن است تا دستبهکار شوید و برای کمپین بعدیتان برنامهریزی کنید. برای اجرای موفق گوریلا مارکتینگ موارد زیر را در چکلیست خود قرار دهید:
- تعیین هدف واضح: مشخص کنید که هدف اصلی کمپین شما چیست.
- شناسایی مخاطب هدف: کمپین شما چه گروهی از مخاطبان را هدف میگیرد؟
- توسعه یک ایده خلاقانه: به یک ایده جذاب و نوآورانه نیاز دارید که توجه مخاطبان را جلب کند.
- برنامهریزی اجرایی دقیق: مراحل اجرایی کمپین و برنامهریزی برای هر مرحله بسیار مهم و حیاتی است.
- تخصیص بودجه مؤثر: برای هر مرحله بودجهای منطقی در نظر بگیرید و به آن پایبند باشید.
- استفاده از شبکههای اجتماعی و دیجیتال: از قدرت شبکههای اجتماعی برای گسترش کمپینتان استفاده کنید.
- پایش و ارزیابی نتایج: دنبال کردن واکنشها و اندازهگیری تأثیر کمپین روی مخاطبان به شما کمک میکند تا کمپینهای بعدی را به بهترین شکل ممکن اجرا کنید.
چک لیست گوریلا مارکتینگ
گوریلا مارکتینگ؛ میدان خلاقیت و غافلگیری
فکر میکنید خلاق و اهل ریسک هستید؟ پس تعلل نکنید و همین حالا استراتژی بازاریابی پارتیزانی را برای برندتان بچینید. اگر کمپین تبلیغاتیتان را بهدرستی و با در نظر گرفتن مسائل قانونی پیاده کنید، تأثیر آن را در چشمبرهمزدنی خواهید دید. اگر به دنبال تیمی میگردید که این کار را برای شما انجام دهد و ایدههای تازهای برای برندینگ شما در آستین داشته باشد، همین امروز با ما در پیامآوران پارسیان تماس بگیرید. ما به شما کمک میکنیم تا با طراحی تبلیغات مؤثر به رشد کسبوکارتان سرعت دهید.
سؤالات متداول:
1. گوریلا مارکتینگ چیست؟
گوریلا مارکتینگ یا همان بازاریابی چریکی یا پارتیزانی یکی از انواع استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ است که اساس آن را ارتباط بین برند و مخاطب میسازد.
2. مزایای بازاریابی چریکی چیست؟
تأثیر بیشتر، افزایش دیده شدن، ارتباط عاطفی با مخاطب، پتانسیل ویروسی (وایرال) شدن و تمایز برند از جمله مزایای بازاریابی چریکی است.